پرانده اند ز خوابت ، مگر، پری ها را ؟
که شوق تازه رسیده است بندری ها را ؟
تو تک ستاره ی منظومه ی زمین هستی !
که جمع کرده ای امروز ، مشتری ها را
که شور شعر شوی در خیال آدم ها
وشمس وحافظ وسعدی وانوری ها را..
شمال وشرق وجنوب وتمام مغرب را
بلوچ وترکمن و کرد و آذری ها را..
و گیسوان طلایی آسمان شده ای !
که باز کرده ای آغوش روسری ها را
کمی به رقص در آ ! ای خلیج آبی پوش !
تکان بده به تنت ، دامن زری ها را
دوباره سر زده طوفان ، به شط ساحل تو
تهاجم از همه سو می دود مقابل تو
صدای حادثه ، در های وهوی امواج است
جهان به سایه ی آرامش تو ، محتاج است
بگیر مادر من ! دست کودکانت را
دوباره باز کن آغوش مهربانت را !
که لحظه ها ، همه مست از لب شرابی توست
امید مردم دنیا ، به چشم آبی توست
پرانده اند زخوابت ،مگر ، پری ها را ؟
که شور تازه رسیده است بندری ها را ؟!
به زیر سایه ی عشق تو از رقیب ، چه باک !
که دیده ایم ز چشم تو ، دلبری ها را
دوباره سر زده طوفان ، بیا ! ز ریشه بزن
به موج سرکش خود ، این سبکسری ها را
خلیج آبی و ناب همیشه فارس تویی !
که خوانده اند ز نامت ، دلاوری ها را
غرور مردم خاور میانه ، دامن توست !
تمام کرده ای ای عشق ! مادری ها را